مفاهیم سبک زندگی و نظم و امنیت در متون اسلامی
چکیده سبک زندگی عبارت است از مجموعه رفتارها و الگوهای کنش فردی و گروهی که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد. با توجه به ویژگی انتخابگری که در سبک زندگی وجود دارد، میتوان هر مجموعه منسجمی از الگوهای رفتاری برآمده از آموزههای دینی را که در چارچوب معین شده از طرف دین قرار داشته باشد، یک سبک زندگی دینی به شمار آورد. امنیت در یک جامعه، معادل کاهش آسیبهای اجتماعی است. امنیت با برآورده شدن جمیع حقوق مردم رابطه دارد که این همان تعریف عدالت است. جایگاه امنیت در اولویت اول شهروندان است. فقر، بیکاری، آسیب های اجتماعی همچون انواع سرقت، کلاهبرداری، تجاوز، باندهای سرقت و قتل مسلحانهی کودکان و زنان خیابانی، اعتیاد، فحشا و...از مهمترین مصادیق و شاخص های امنیت اجتماعی میباشد. در این مقاله به بررسی مفاهیم سبک زندگی و امنیت در اسلام خواهیم پرداخت. بر این اساس با در نظر گرفتن شاخصهای اصلی و کلیدی در گفتمان پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) مسأله سبک زندگی و امنیت، ابعاد و قالبهای فکری منبعث از آن را تبیین و در مکتب» ایده امنیت «و »سبک زندگی« بررسی میکنیم. نگارنده در این نوشتار حاضر تلاش دارد تا بنیانهای نظری با هدف استخراج گزارههایی که حدود گفتمانی – اسلام را به بحث گذارده و در این جهت به تحلیل گفتمان اسلامی امنیت را در مکتب اسلام مشخص سازند - بپردازد.
واژگان کلیدی: نظم و امنیت، سبک زندگی، اسلام، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع).
نقش مذهب در سبک زندگی
مذهب، هم مجموعه ای از اعتقادات، بایدها و نبایادها و نیز ارزش های اختصاصی و تعمیم یافته است؛ که از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود و قادر است معنای زندگی را در لحظه لحظه های عمر فراهم سازد؛ هم در شرایطی خاص با فراهم سازی تکیه گاه های تبیینی، فرد را از تعلیق و بی معنایی نجات می دهد (53-1378،49 بهرامی،احسان) .
اعتقاادات مذهبی، باورهایی را در برمی گیرد که انتظار می رود پیروان آن دین، بدان اعتقاد داشته باشند (سراج زاده و توکلی: 39-1380،26و).
مذهب به صورت میانجیبر فرایند فکری و ارزیابی رویدادهای روزمره زندگی فرد تأثیر می گذارد. از این رو، حتی بسسیاری از رویدادهای به ظاهر منفی، مثبت و معنی دار ارزیابی می شود؛ و پوچی و بی هدفی، یأس و ناامیدی در برابر محرومیت ها، ناملایمت ها و فشارها روانی از آنها حس می شود (ظهور و توکلی: . 21-1381،20) .
مذهب همچنین تأمین کننده مجموعه ای از شناختهای اجتماعی است که در تفسیر واقعیت، تعریف خود و منبعی از جهت گیریهای رفتاری مشارکت دارد. در همین چارچوب است که می توان پذیرفت مذهب عرضه کنندة افکارمعناداری در رویارویی با رنج ها و تحمل سختیها و دشواریها است (بهرامی، احسان: 90-1380،67) نوابخش و همکارش در پژوهشی کتابخانه ای با عنوان «نقش دین و باورهای مذهبی بر سلامت روان»
با بررسی مقالات متعددی به این نتیجه رسیدند که افراد دین دارر و مذهبی از سبک و شیوة زندگی سالم تر و متعادل تر استفاده می کنند (نوابخش و پوریوسفی: 90-1385،78) بررسی های انجام شده در ایالات متحدة امریکا نشان داده اند، مردمی که خود را معنوی تر و مذهبی تر می دانند، از شادکامی، سطوح بالاتری دارند و حضور در کلیسا و شرکت در آیین ها دینی نیز رابطه مثبتی با احساس ذهنی بهزیستی دارد (اینگلهارت: 79- 1990،75) همچنین بررسی ها نشان دادهاند که مذهبی بودن با عاطفة مثبت، همبستگی مستقیم و با عاطفة منفی، رابطة معکوس دارد (واتسون و کلارک: 2،441476).
سبک زندگی در شکل نوین اوّلین بار توسّط ((آلفرد آدلرر)) در روانشناسی سال 1929 میلادی ابداع شد هرچند آدلر آن را ابداع کرد، ولی پیروان کلاسیک او و دیگران به تفصیل آن پرداخته اند. محقّقان تعاریف گوناگونی بر اساس بینش و نگرش خاص خود ارائه داده اند.
گفتنی است در سبک زندگی اسلامی، تفاوت ها و برتر هایی وجود دارد. توجه به دورة جنیی، تعریف کهتری و مهتری، تعداد و جایگاه نگرشهای حاکم بر زندگی، مبتنی بودن / نبودن بر دین، جایگاه اراده در شکلگیری سبک زندگی، توجه نکردن کافی و درست به نگرش معنویت، کیفیت عملکرد در سبک زنادگی و ... از این جمله است. مهم ترین نوآوری مفهوم سبک زندگی اسلامی، این است ک به آموزه های اسلامی و کلیّت اسلام نگاه شود.
((سبک زندگی))، عنوانی است که در بیشتر علوم انسانی در سطح بین الملل شناخته شده است؛ و از زوایای مختلف به آن نگاه می شود. مؤلفه های شناخته شده ی آن در دنیای علمی امروز،عبارتند از: معنویت، ایمنی و آرامش، تغذیه و که هر کدام به منزله راهی از راه های زندگی افراد شمرده می شوند. سبک زندگی، به معنای شیوه ای به نسبت ثابت است که فرد در رویارویی با تکالیف و حوادث زندگی بر می گزیند و اهداف خود را با آن پی می گیرد. این سبک، یکی از نمونه های بارز الگوهای رفتاری جامعه ای است که به گونه ای نامحسوس از جایی یا مرکزی کنترل شودنشناختن عوامل مهم در سبک زندگی، مایه ی گسستگی نظام خانواده، افزایش بزهکاری، طلاق، بیماری و مشکلات روحی و روانی می شود .عابدی و همکاران، 230:1390 ؛ باقریان و همکاران، 257:1390 ؛ رضی و رضوانی،239:1390 .) جامعه شناسان در تعاریف جامعه شناسانه، بیشتر بر هنجارها و منش های اجتماعی افراد در جامعه تأکید دارند و روانشناسان بیشتر به بُعد فردی و شخصیّتی می پردازند، ولی آنچه مهمّ است اینکه این تعاریف تک بُعدی هستند و فقط به یک بُعد از ابعاد زندگی انسان ها توجّه داشته اند، ولی از آنجا که آیین اسلام، آیینی جامع و کامل است و انسان ها را کامل تر و جامع تر مورد ارزیابی قرار می دهد و زندگی را با پشتوانة امور اعتقادی و بینش ها مورد ارزیابی قرار می دهد، حتّی رفتارهایی همانند نماز، اگر اعتقاد به خدا و معاد را پشتوانة خود نداشته باشد، رفتار اسلامی محسو نمی شود، چنان که بسیاری از رفتارهای مرتاضان و درویشان اسلامی نیست ) ر.ک؛ کاویانی،19:1391.). بر این اساس، می توان سبک زندگی اسلامی را بدین شیوه « : گونه تعریف کرد هایی از زندگی است که انسان با تکیه بر نظام ارزشی و مبانی اعتقادی خود در زندگی فردی و اجتماعی برای ایجاد ارتباط با محیط و جامعه، پاسج به خواسته ها و تأمین نیازهایش به کار می گیرد. طبق این تعریف، سبک زندگی، سبک زندگی مصرف های مادّی یا فرهنگی نیست، چرا که زندگی عناصر غیر از مصرف را نیز در بردارد.
بر این اساس، سبک زندگی اسلامی دارای قلمروی وسیعی می باشد. در این نوشتار، سبک زندگی خانوادگی مورد ارزیابی قرار می گیرد .سبک زندگی خانوادگی در آیین اسلام همانند درختی است که ریشه ها و ساقه های آن بینش ها و نگرش های اعضای خانواده و شاخه های آن را وظایف اعضای خانواده تشکیل می دهد. بر این اساس، قلمرو سبک زندگی خانوادگی بسیار گسترده می باشد. در این مقاله ریشه های آن یعنی بینش هرا و باورها و برخی ازساقه های آن نظیر ازدواج و تشکیل خانواده، محیط و ادارة خانواده و همسرپروری مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد و به همین دلیل، در صدد پاسخگویی به پرسش های زیر می باشد:
الف (سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم) ع( در امر تشکیل خانواده و ازدواج چگونه است؟
ب (سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت در محیط خانواده و اداره آن چگونه می باشد؟
ج (سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم) ع (در برخورد با همسر چگونه است؟
د (سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم) ع (در محبّت و مهرورزی نسبت به همسر چگونه میباشد؟
الف (سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم )ع (در امر تشکیل خانواده و ازدواج
ازدواج امر مقدّسی است که قرآن برای تشکیل و قداست آن، اهمیّت ویژه ای قائل است و همگان را به این امر فراخوانده، به آن تشویق نموده است؛ چنان که می فرماید: ((وَأَنکِحإوا الاْ یْامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَنِّمَائِکُمْ نِّن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یإغْنِهِّم إ الله مِن فَضْلِهِ وَالله وَاسِعٌ عَلِیمٌ: مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید .همچنین غلامان و کنیزان صال، و درستکارتان را . اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاهاست ( النور / 32)
این آیه به همة پدران و والدین تأکید می کند که باید به امر ازدواج دختران و پسران مجرد همتّ گمارند و آنان را دعوت به ازدواج کنند و تنها به دلیل مشکلات از تشکیل خانواده نهراسند، چرا که خداوند وعدة گشایش داده است.
همة اولیای دین اسلام )ع (ازدواج را امری مناسب می دانستند، چنان که رسول خدا )ص( در حدیثی میفرماید: (( مَا بَنَی فِی الإِّسلاَمِّ بَنَاءً أَحَبَّ الی اللهِّ مِنَ التازوِّیجِّ: در اسلام هیچ بنایی محبو تر از ازدواج نزد خداوند نیست)) )حرّ عاملی، 1409 ق، 3 : ج14 .).
نیز از پیامبر خدا )ص( نقل شده که هر کس آیین فطری مرا دوست دارد ، به سنّت من گرایش پیدا کند و نکاح از سنّت من است )ر.ک؛ طبرسی، 1372 ، 220 : ج 7) نیز می فرماید:
((ای جوانان! هر کس قدرت جنسی دارد، ازدواج کند؛ زیرا ازدواج برای حفظ چشم و فرج بهتر است و هر کس توانایی مالی ندارد، روزه بگیرد؛ زیرا روزه برای او شکنندة شهوت است)). از سعید بن جبیر نقل است که (( ابن عبّاس در سفر حج به من برخورد . از من پرسید: ازدواج کرده ای؟ ! گفتم : نه . گفت: برو ازدواج کن. سال دیگر به من برخورد، پرسید: ازدواج کرده ای؟! گفتم: نه. گفت: برو ازدواج کن؛ زیرا بهترین این امّت، یعنی پیامبر از همه بیشتر زن داشت )) ( همان(. ابوهریره گوید : (( اگر یک روز از دنیا مانده باشد، خدا را به همراه همسر ملاقات مک کنم. از پیامبر خدا شنیدم که: بدترین شما مجرّدین شمایند و فرمود : کسی که دارای فرزندی است و قادر است که او را همسر بدهد و ندهد و حادثه ام پیش آید، گناه او بر هر دوی ایشان است )) ) همان( و نیز پیامبر ) ص( میفرماید (( چهار طائفه اند که خداوند آنها را لعن می کند: کسی که بری فرزنددار نشدن ازدواج نکند و مردی که خود را شبیه زنان کند و زنی که خود را شبیه مردان کند و کسی که مردم را گمراه کند، یعنی آنها را مسخره کند و به بیچاره ام بگوید :بیا تا ترا عطا کنم. وقتی که آمد، به او بگوید: چیزم ندارم و به نابینا بگوید: از حیوانی که جلوت هست، احتیاط کن و حال آنکه حیوانی نیست و به کسی که سراغ خانه ای می گیرد، نشان غلط می دهد)) (همان).
پیشوایان معصوم) ع (در عین اهتمام به رشد و تکامل معنوی، به دنبال دنیاگریزی و رهبانیّت نبودند و به افراد تأکید می کردند که ازدواج نه تنها با معنویّت تعارضی ندارد، بلکه در رشد آن بسیار مؤثّر است؛ مثلاً امام صادق )ع (به زنی توصیه می کند که حتماً ازدواج کند؛ زیرا اگر رهبانیّت و دوری از ازدواج در معنویّت تأثیر مثبت داشت، شخصیّتی مانند حضرت فاطمه )س( در این جهت پیش گام بود شخصیّتی مانند حضرت فاطمه) س( در این جهت پیش گام بود ((اِّنصَرِّفِی فَلَو کَانَ ذَلِکَ فَضلاً لَکَانَت فَاَطِمَةُ اَحَق مِنکَ)) (همان).