راهکاری کاربردی جامع برای حاکمیت بر ارزهای رمزنگاری و بلاكچین شده
چکیده
عصر بلاك چین همچون اولین عصر اینترنت نباید تحت حاکمیت دولتها، مؤسسه ها یا سازمانهای دولتی قرار بگیرد. نحوه حاکمیت بر اینترنت به عنوان یک منبع جهانی، الگویی مناسب برای حاکمیت بر این منبع جدید است؛ یعنی حاکمیت از طریق شبکههای راهحل جهانی به عنوان یک رویکرد چند ذینفعی شامل نوآوران، سرمایه گذاران، ارایه دهندگان خدمات مالی، توسعه دهندگان، دانشگاهیان، سازمانهای غیردولتی، نهادهای دولتی و کاربران. این موجودیت ها بر بستر هفت نوع شبکه مختلف شامل شبکههای استاندارد، شبکه های دانش، شبکه های تحویل و پشتیبانی، شبکه های سیاستگذاری، شبکه های حمایتی،شبکه های نگهبان و مؤسسات شبکههای با یکدیگر ارتباط دارند. منظور از حاکمیت، نظارت و کنترل است که شامل همکاری، شناسایی منافع مشترك و ایجاد انگیزه برای فعالیت بر مبنای آنها است. در مبحث بلاكچین به جای تنظیم مقررات یا کنترل از بالا به پایین به حاکمیتی در سه سطح پلتفرم، کاربرد و اکوسیستم نیاز است. در سطح پلتفرم، مسایلی مانند مقیاسپذیری و مصرف انرژی مطرح است. در سطح کاربرد موضوعاتی مانند نیروی کار ماهر و واسطهای کاربر پسند مورد بررسی قرار میگیرد و در سطح اکوسیستم، لزوم برخورداری از یک ساختار قانونی مناسب، محدودیتهای مقرراتی و پژوهش های علمی در حوزه توسعه کسبوکار از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مقاله ضمن معرفی شبکههای راه حل جهانی، یک طبقهبندی برای تشویق بحث و گفتگوی مفید ارایه شده و نقشآفرینان مختلف اکوسیستم بر اساس این طبقهبندی معرفی شدهاند. مشکلات و نگرانیها ارایه شده و الزامات مورد نیاز برای حاکمیت بهتر شناسایی شدهاند. همچنین تلاش شده است تا وضعیت فعلی به رویکرد مورد استفاده در شبکه های راهحل جهانی نگاشت داده شود و زمینهای برای گفتوگوهای سازندهتر در پیشبرد توسعه اکوسیستم بومی بلاكچین و اتخاذ سیاستهای حاکمیتی برای آن ایجاد گردد.
1. مقدمه
فناوری بلاكچین نویدبخش تحولات و پیامدهای گسترده اقتصادی و اجتماعی است. این فناوری متکی به ضمانت شخص ثالث را با بهرهگیری از یک شبکه نظیر به نظیر جهانی برای تضمین صریح و مستقیم یکپارچگی مقادیر مبادله شده دگرگون کرده و محرکی برای افزایش شفافیت و یکپارچگی خواهد بود. این فناوری میتواند برای نگهداری رکوردهای اطلاعاتی، ایجاد معمار امنیتی و کنترلهای مدیریت زیرساخت مورد استفاده قرار گیرد میزان تحقق پتانسیلهای این فناوری تا حد زیادی به چگونگی مدیریت و نظارت ذینفعان این فناوری بر توسعه آن بستگی دارد. فرآیند نظارت مشترك و گفتگوی میان ذینفعان مختلف میتواند نقش بسیار مؤثری در بهبود اعتماد به بلاكچین داشته باشد و به توسعه سیستمهای فناوری محور جدید به شیوهای سودمند برای اجتماع کمک نماید. عدم مشارکت ذینفعان در حاکمیت بلاكچین میتواند به انحراف و آسیب این فناوری فوق العاده منجر شده و مانع از ادامه حرکت آن شود.
امروزه اینترنت در حال ورود به عصر دوم خود است؛ عصری که مبتنی بر بلاكچین خواهد بود. عصر اول با همگرایی فناوریهای رایانشی و ارتباطی نمود یافت، اما محرك عصر دوم، ترکیب هوشمندانهای از شیوههای رمزنگاری، ریاضیات، مهندسی نرمافزار و اقتصاد رفتاری خواهد بود؛ یعنی فناوری بلاكچین که به آن فناوری دفترکل توزیع شده نیز گفته میشود. همانند زمانی که اینترنت پدید آمد، پیدایش بلاكچین نیز نویدبخش تحول در مدلهای کسبوکار و زیر و رو کردن صنایع است. این فناوری، دنیا را وادار به بازبینی نحوه ساختاردهی جامعه، تعریف ارزشها و مشارکت سودمندانه خواهد کرد.
بلاكچین در پی بحران اقتصادی جهانی پدید آمد و شخص یا اشخاصی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو ) Nakamoto (Satoshi، پروتکل جدیدی را برای یک سیستم پول الکترونیک نظیر به نظیر با استفاده از یک ارز مبتنی بر رمزنگاری به نام بیت کوین ایجاد کرد. ارزهای مبتنی بر رمزنگاری متفاوت از ارزهای رسمی رایج هستند، چرا که هیچ دولتی آنان را صادر یا کنترل نمیکند. این ارزها در هیچ فایل خاصی ذخیره نمیشوند و توسط تراکنشهای ثبت شده در یک بلاكچین نشان داده میشوند؛ مثل یک دفترکل جهانی که از منابع یک شبکه نظیر به نظیر برای راستیآزمایی و تأیید هر یک از تراکنشهای بیتکوین استفاده میکند. پروتکل ساتوشی، مجموعهای از قوانین را در قالب محاسبات توزیع شده تدوین کرد که صحت و یکپارچگی دادههای تبادل شده میان میلیاردها دستگاه مختلف را بدون نیاز به تأیید یک نهاد شخص ثالث مورد اعتماد و از طریق مکانیسم اجماع یا زنجیر اعتماد تضمین مینماید.
گستره بلاكچین فراتر از صنعت خدمات مالی و بانکداری است. سازمانها در حال برنامهریزی برای این دفترکل دیجیتال جدید هستند تا هر چیز با ارزش از جمله گواهیهای تولد و فوت، گواهی ازدواج، اعمال و عناوین مالکیت، حقوق مالکیت معنوی، مدارك تحصیلی، حسابهای مالی، سوابق پزشکی، دعاوی بیمه، امتیازات شهروندی و حق رأی، موقعیت داراییهای سیار، پیشنهادهای شغلی و رتبههای عملکردی، قراردادهای استخدامی، حقوق تصمیمگیری مدیریتی و هر چیز دیگر قابل بیان در قالب کد را با استفاده از آن ثبت و ذخیره کند.
2- معرفی رویکرد نوین برای حاکمیت شبکه بلاك چین با بهره گیری از الگوی اینترنت
2-1 الگوی حاکمیت اینترنت
واژه حاکمیت به معنی نظارت و کنترل بکار برده شده است که شامل همکاری، شناسایی منافع مشترك و ایجاد انگیزه برای فعالیت بر مبنای آنها است. از زمان پایان جنگ جهانی دوم، مؤسسات دولتی اداره اکثر منابع مهم جهانی را بر عهده داشته اند. طراحی ساختار این سازمانها از همان ابتدا به شکل سلسلهمراتبی بوده است. گرچه این نوع اداره منابع در مقیاس صنعتی ضروری بوده است، اما برای حل چالشهای عصر دیجیتال کافی نیست. پیدایش اینترنت، حرکت بزرگی برای خروج از فرهنگ مرسوم حاکمیت پس از پایان جنگ جهانی دوم بود. تبدیل اینترنت به یک منبع جهانی در زمان بسیار کوتاه، پدیده شگفت انگیزی است که بخش عمدهای از آن به لطف حاکمیت و رهبری قدرتمند مجامع و مؤسسات بینالمللی حاصل شده است. دولتها در اولین روزهای پیدایش اینترنت با عدم اعمال مقررات محدود کننده و کنترل سیر تکامل اینترنت به جای تلاش برای مقابله با آن از آینده نویدبخش این فناوری نوظهور حمایت کردند.
اگر چه تأسیس اینترنت توسط چندین سازمان دولتی آمریکایی انجام شد، اما هیچ دولت یا گروهی از دولتها، اینترنت یا استانداردهای آن را کنترل نمیکنند . در عوض، اکوسیستم گستردهای از شرکتها، سازمانهای مدنی، توسعه دهندگان نرم افزار، دانشگاهها و مؤسسات در انجمنهای متعدد بینالمللی با یکدیگر همکاری کردند تا شبکه جهانی اینترنت مسیر رشد خود را به درستی طی نماید. اکوسیستم اینترنت به عنوان یک منبع جهانی اثبات کرده است که ذینفعان متنوع که آزادانه در قالب هفت نوع شبکه باز سازماندهی شدهاند و توسط توافق جمعی عمل میکنند میتوانند یک منبع جهانی را به خوبی نظارت و کنترل کنند. این هفت نوع شبکه در ادامه مورد بررسی قرار میگیرند.
شبکههای استانداردها Standards networks) ): سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی مثل کارگروه مهندسی اینترنت (Internet Architecture Board-IAB) و هییت عالی معماری اینترنت (Internet Engineering Task Force-IETF) هستند که استانداردها و مشخصات فنی را به عنوان سنگ بنای اینترنت توسعه داده و زیرساختهای مورد نیاز برای استفاده گسترده از اینترنت را ایجاد میکنندIETF و IAB . به عنوان شبکه استانداردها برای موفقیت خود از تخصص افراد، سازمانهای مدنی سازمانهای بخش خصوصی استفاده میکنند. به همین منوال، کنسرسیوم وب جهانگستر(WORLD WIDE WEB CONSORTIUM W3C) نیز استانداردهایی را تدوین، تست و پیادهسازی میکند که باعث تکامل وب و تضمین قابلیت هم کنشپذیری آن میشوند.
شبکه های دانش :(Knowledge networks) کارکرد اصلی شبکه های دانش، هدایت پژوهشها و توسعه ایدههای جدیدی است،که میتوانند به حل مشکلات جهانی کمک کنند. برای مثال، کارگروه پژوهش اینترنت(Internet Research Task Force-IRTF) فناوریهای نوظهور مرتبط با اینترنت را بررسی میکند و ویژگیهای نیازمند استانداردسازی را به IETF ارایه میدهد Interne2 .نیز یک شبکه پژوهشی و آموزشی جهانی است که با هدف حذف موانع بر سر راه کشف دانش جدید و مصادیق آن طراحی شده است.
شبکه های تحویل و پشتیبانی :(Delivery networks) این دسته از شبکهها در واقع ارایه دهنده تغییرات مورد نیاز بوده و تلاشهای مؤسسات فعلی را تکمیل میکنند. برای مثال، سازمان بین المللی نامها و شمارههای واگذار شدهInternet Corporation for Assigned Names and Numbers- ICANN) ) نام دامنهها را ارایه میدهد. از دیگر شبکههای تحویل و پشتیبانی میتوان به مرکز ثبت شمارههای اینترنتی آمریکا (American Registry for Internet Numbers-ARIN). مرکز اطلاعات شبکه و مرکز هماهنگی پروتکل اینترنت شبکه های اروپا آسیا و اقیانوسیه (Asia-Pacific Network Information Centre-APNIC) ، (Réseaux IP Européens Network Coordination Centre-RIPE ) اشاره کرد.
شبکه های سیاستگذاری :(Policy networks) این شبکه ها از توسعه سیاستها پشتیبانی میکنند و یا به دنبال یافتن جایگزینهایی برای سیاستهای موجود هستند. هدف این شبکهها، آگاهسازی و حتی شکلدهی فرآیندهای سیاستگذاری در سازمانها و دولتها است تا این فرآیندها را شفافتر و عمومیتر کنند. برای مثال، مؤسسه اینترنت و قانونگذاری(Jurisdiction & Internet ) همکاریها میان کشورها در زمینه امنیت فضای تبادل اطلاعات، حقوق بشر و دیگر سیاستهای حقوقی و اقتصادی را فراهم میکند. پروژه پژوهش سیاستهای اینترنت در آزمایشگاه علوم رایانه و هوش مصنوعی دانشگاه MITنیز با کارشناسان فناوری و سیاستگذاران کار میکند تا یکپارچگی سیستمهای دیجیتال متصل به یکدیگر را افزایش دهد. در سال 2016 ، هفده سازمان بخش عمومی با همکاری یکدیگر، پلتفرم سیاستهای اینترنت را تدوین کردند که ارایه دهنده طرحهای ابتکاری خاص در زمینه سیاستهای دسترسی به اینترنت، آزادی انتخاب، آزادی بیان، حریم خصوصی و شفافیت است.
شبکههای حمایتی :(Advocacy networks)شبکههای حمایتی به دنبال تغییر دستور کار یا سیاستهای دولتها، سازمانها و دیگر مؤسسات هستند. از جمله این شبکهها میتوان به Internet.org و اتحاد اینترنت مقرون بهصرفه اشاره کرد که حامی بهرهمندی عموم مردم از اینترنت هستند. کنسرسیوم اینترنت صنعتی( Industrial Internet Consortium ) نیز که یک گروه جدید و باز متشکل از پژوهشگران، شرکتها و سازمانهای عمومی است که برای ترویج استفاده از برنامههای کاربردی اینترنت در صنایع مختلف برای شتاببخشی به گسترش اینترنت اشیاء تلاش میکند.
شبکههای نگهبان Watchdog networks)) : این شبکهها، سازمانها را به دقت بررسی میکنند تا از رفتار مناسب آنها در زمینه حقوق بشر، فساد و محیط زیست، خدمات مالی و فعالیتهای تجاری مطمین شوند. این شبکهها در فرآیند نظارتی خود باعث شکلگیری مباحثات عمومی، افزایش شفافیت و ایجاد جنبشهایی برای تغییر میشوند. شاید بارزترین نگهبان آزادیهای مدنی در فضای آنلاین، بنیاد مرزهای الکترونیک (Electronic Frontier Foundation ) باشد. این بنیاد، سیاستهای سازمانی و دولتی را به دقت بررسی میکند و از طریق دعاوی قضایی و راهاندازی جنبشهای مردمی آنان را ملزم به پاسخگویی مینماید.
مؤسسات شبکهای:(Networked institutions) برخی از شبکهها چنان قابلیتهای گسترده و متنوعی ارایه میدهند که میتوان آنها را مؤسسات شبکهای نامید. این شبکهها مبنای دولتی ندارند اما از ذینفعان متعددی تشکیل شدهاند. ارزشی که این شبکهها تولید میکنند بسیار متنوع است و میتواند شامل ارایه دانش، سیاست یا راهحل باشد. برای مثال، جامعه اینترنت در زمینه تلفیق دیدگاههای ذینفعان مختلف بسیار خوب عمل میکند؛ ذینفعانی که تنها محدود به IRTF، IAB و IETF نمیشوند و اتحادیه بینالمللی مخابرات (International Telecommunications Union) ، سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی(Organisation for Economic Co-operation) ، سازمان جهانی مالکیت فکریWorld) Intellectual Property Organization و چندین کمیسیون دیگر از سازمان ملل را نیز در بر میگیرند. انجمن حاکمیت اینترنت The Internet Governance Forum -IGF) ) نیز حول مشارکت گروههای ذینفعان مختلف فعالیت میکند.
2-2 چالشهای حاکمیت بلاكچین
نظارت و کنترل بر اینترنت مقایسه با شبکه بلاكچین کار نسبتا سادهای است. اینترنت، شبکه گستردهای از شبکهها است که مسایل پیچیدهای در زمینه استانداردها و چالشهای حاکمیتی دیگر دارد. اما به هر حال از پلتفرم منسجم یکسانی در سراسر دنیا استفاده میکند که شبکه تارنمای جهانی و بیشمار برنامه کاربردی دیگر روی آن قرار دارند. ولی بلاكچین حداقل در مراحل اولیه توسعه خود، پیچیدهتر و مجزاتر بوده و سهم اقتصادی آن بیشتر است. بلاكچین بسیار متفاوت از سبک آزادانهای است که جنبش اینترنت با نرمافزارهای آزاد و متن باز داشت.
بلاكچین و شبکه بیتکوین با سرعت بسیار بالایی به حرکت خود ادامه میدهند. توسعهدهندگان در مسیر این توسعه پرشتاب قرار ندارند اما وظیفه نگهداری و ارتقای این جریان را بر عهده دارند. در نظر توسعهدهندگان شبکه بلاكچین، مقررات پلتفرمیمانند بیتکوین به خوبی توسط روابط ریاضی تدوین شده است و تحت سیطره دولتها نیست. اگر اینترنت، اطلاعات را همگانی کرد، بلاكچین ارزشها را همگانی خواهد نمود و مستقیماً به هسته صنایع مرسوم مثل صنعت بانکداری میپردازد. این فناوری همچنین با مدیریت پول، ثروت، مالکیت فکری و دیگر شکلهای ارزش سروکار دارد که بسیاری از جوامع از دولتها انتظار حفاظت از آنها به عنوان منافع عمومی را دارند. بنابراین گرچه دولتها و قانونگذاران به خودی خود فاقد منابع و اختیارات لازم برای اداره این فناوری به شکلی مؤثر هستند، اما مشارکت دولتها و حتی نهادهای تنظیم مقررات احتمالاً تأثیر بیشتری بر فناوریهای بلاكچین در جهت تضمین حفظ حقوق و قدرت مصرف کنندگان و شهروندان خواهد گذاشت. یکی از ویژگیهای بارز یک بلاكچین باز و بدون مجوز عدم حفظ هر گونه حقی برای اعضای شبکه است. اگر عضوی قدرت انجام کاری را داشته باشد میتواند آن را انجام دهد. اعضا میتوانند برای شبکهها و عملیات مورد نیاز مقررات تنظیم کنند، اما نمیتوانند برای نرمافزار مقرراتی تنظیم نمایند. در اینترنتِ ارزشها، افراد این قدرت را خواهند داشت تا نظرات خود را بیان کنند و بدون محدودیت آن را حفظ کنند. اما این تفاوتها ضرورتی برای کنترل، نظارت یا اداره انقلاب بلاكچین توسط دولتها ایجاد نمیکنند. اصلیترین ویژگی دفترکل توزیع شده این است که این فناوری و هر چیزی که با آن رخ میدهد توزیع شده است و باید توزیع شده باقی بماند. در حقیقت در اینجا قدرت، توزیع شده است. دخالت دولت با وزن سنگین خود، این فناوری نوپا را از مسیر خود منحرف خواهد کرد.بلاكچین به حاکمیت خودسامان، چندذینفعی و پایین به بالا نیاز دارد. در واقع، این نوع حاکمیت، بهترین راه حفاظت در برابر دخالت و سلطه دولتی است. فقدان ساختار حاکمیت رسمی، دو تأثیر احتمالی در پی خواهد داشت: 1) جوامع مبتنی بر بلاكچین در اقدام یا واکنش فوری با مشکلاتی مواجه میشوند و 2) سازوکارهای غیررسمی و نامریی قدرت شکل خواهند گرفت.
2-3 حاکمیت در بلاك چین
حاکمیت بلاكچین در این مقاله در سه سطح مورد بررسی قرار میگیرد (شکل 1) اولین سطح، پلتفرم است؛ یعنی پروتکلهای روی بلاكچین نظیر بیت کوین، اتریوم و هایپرلجر.(Hyper ledger) دومین سطح، برنامههای کاربردی است؛ یعنی ابزارهایی که پلتفرمها اجرا میشوند، ابزارهایی مانند قراردادهای هوشمند که عملکرد آنان مستلزم همکاری گسترده میان ذینفعان است. . مانند اینترنت، کارآفرینان در اقدامات نوآورانه و جلب فرصتهای کسبوکار بلاكچین بسیار سریع عمل کردهاند. گسترش عرضه اولیه سکه (Initial Coin Offering-ICO) باعث رشد چشمگیر در لایه برنامه کاربردی شده است و سؤالات بسیاری را در زمینه قوانین و مقررات در این زمینه ایجاد نموده و لزوم حاکمیت چندذینفعی را بیشتر کرده است.