علم اقتصاد در ظاهر موضوع
ساده و روشنی به چشم می خورد اما در حقیقت یک موضوع بزرگ و قابل توجه است.
اقتصاد شاخه های مختلفی داشته و بسیاری از فعالیت های تجاری را در
زیرمجموعه خود قرار می دهد.
اقتصاد در ابتدا به دو نوع کلان و خرد تبدیل می شود. اقتصاد خرد به
بررسی رفتار عوامل پایهای اقتصاد، شامل عوامل فردی
مانند خانوارها و شرکتها و یا خریداران و فروشندگان می پردازد. در سوی دیگر
اقتصاد کلان به تحلیل کلیت اقتصاد و عوامل مؤثر بر آن
شامل بیکاری، تورم، رشد اقتصادی و سیاست پولی و مالی می پردازد.
اقتصاد به انواع دیگری نیز
تقسیم می شود و اقتصاد کلان و خرد در حقیقت تقسیم کلی محسوب می شوند. از
جمله باید به اقتصاد رفتاری، اقتصاد نظری، اقتصاد دیگراندیش، اقتصاد جریان
اصلی، اقتصاد عقلانی، اقتصاد کاربردی، اقتصاد هنجاری، اقتصاد اثباتی و برخی
دیگر اشاره داشت.
اقتصاد در تمامی ابعاد جامعه کاربردی بوده و تنها یک موضوع خاصی را
در بر نمی گیرد. جامعه نیاز مبرم و بسیاری به اقتصاد داشته و به نوعی نبض
جامعه با اقتصاد رقم می خورد. هر دولت یا کشوری که با مسئله اقتصادی رو به
رو می شود اگر به سرعت رفع نگردد مشکلات بزرگتری در پی دارد.
واژه اقتصاد از زبان باستانی
یونان گرفته شده و از دو کلمه اُیکُس یعنی خانواده و نُمُس یعنی قانون
ترکیب شده است. روی هم رفته دو کلمه به معنای روش خانواده بوده و اقتصاد را
برگرفته از این موضوع می دانند.
اقتصاد دانان تعاریف مختلفی از اقتصاد ارائه دادند اما آدام اسمیت یکی از اقتصاد دانان در تعریف خود می گوید:
شاخهای از دانش یک دولتمرد یا قانون گزار [با اهداف دوگانه
فراهم کردن] درآمد سرشار و معاش خوب برای مردم و تأمین کردن درآمد برای
دولت برای هزینه کردن در خدمات عمومی.
با این حساب می توان دریافت که اقتصاد یک
رابطه ای بین دولت و مردم بوده که بوسیله آن جریان کاری دارند و ساز و
کاری انجام می دهند. به نوعی اقتصاد در جامعه نقش رگ خونی بوده که بدون آن
جامعه حیاتی نداشته و گذران عمور بوسیله اقتصاد تامین می شود.
بسیاری اقتصاد را امر مهمی در زندگی خود می دانند و حقیقتا نیز چنین
است. ریشه اقتصاد بسیار گسترده بوده و نمی توان در یک تعریف مختصر آن را
توضیح داد اما باید بیان داشت که اقتصاد نقش کلیدی در آینده یک کشور و
جامعه دارد و بیشتر بخش ها به آن وابسته هستند.